Address & Contact

Our Address

همدان ، شهرک مدنی ، فاز 2 ، ابتدای خیابان دانشگاه

آموزشگاه زبان آسان 

✅ آموزش زبان انگلیسی 

✅ در رده های سنی کودکان (۳ تا ۷ سال) ، نوجوانان و بزرگسالان

✅آموزشگاه زبان آسان با بکارگیری ایده های نوین و مفید در زمینه آموزش زبان های خارجی سعی در ارتقای کیفیت آموزشی می باشد.

✅ این موسسه دارای کلاس های ترمیک ( عادی و فشرده ) ، کلاس های آموزش زبان انگلیسی برگزار کننده دوره های مربی گری زبان TTC با روشی نوین و با ارائه مدرک معتبر میباشد .

✅ برگزار کننده کارگاه های مترجمی ( مترجمی شفاهی و مطالب عمومی و تخصصی)

✅ ثابت میشود که همه میتوانند ولی با متد آسانتر

✅ اگر فقط در یک و یا دو مهارت به کمک احتیاج دارید و قصد دارید در کوتاه ترین زمان ممکن در آزمون آیلتس شرکت کنید،دوره تک مهارتی آیلتس گزینه مناسبی است.

به مدیریت آقای مصطفی زیرکی (کارشناس ارشد آموزش زبان انگلیسی)

? تفاوت Great – Big – Large ?

✍️ بسیاری از زبان آموزان در استفاده از این سه لغت اشتباه میکنند! برای نحوه استفاده صحیح از این لغات به توضیحات زیر توجه کنید.

▶️ Great >> بزرگ از لحاظ معنوی
? Gundhi was a great man.

➡️ Big >> بزرگ از لحاظ جسمانی
? There are many big buildings in Tehran.

➡️ Large >> بزرگ برای چیزی که حجمی را اشغال کرده است
?

There was a large picture on for drivers

 

در آموزش زبان انگلیسی، آموزش گرامر و در راس آن زمان ها اهمیت ویژه ای دارد در این مقاله قصد داریم زمان حال استمراری یا Present Continuous آموزش دهیم.

قبل از اینکه بخواهید زمان حال استمراری در زبان انگلیسی را همراه با مثال و توضیح یاد بگیرید بهتر است نگاهی هم به زمان حال ساده در زبان انگلیسی بی اندازید.

حتی توصیه می کنم قبل از آن زمان گذشته ساده و زمان آینده ساده را نیز مطالعه نمایید.

آموزش زمان حال استمراری در زبان انگلیسی

به مثال های زیر توجه کنید:

.I am watching the football match now

.I am teaching you English Present Continuous tense

.You are reading these sentences

.You are looking at you screen right now

.She is playing the guitar at the moment

.They are Cooking fish in the kitchen now

 

به جملات بالا در گرامر زبان انگلیسی حال استمراری می گویند.

زمان حال استمراری به سادگی قابل ساختن است. در اول جمله یک فاعل وجود دارد بعد از فاعل فعل To Be نیاز داریم و بعد از آن فعل همراه با ING می آید.

ساختار زمان حال استمراری فرمول جمله سازی

 

منفی کردن زمان حال استمراری در زبان انگلیسی

 

منفی کردن زمان حال استمراری هم مانند دیگر tense های انگلیسی کار بسیار ساده ایت و تنها کاری که لازم است انجام بدهیم این است که بعد از فعل To Be  یک Not  اضافه کنید.

نحوه منفی کردن زمان حال استمراری در زبان انگلیسی

 

 

.I am not drinking tea now

.He is not listening to music at the moment

.We are not watching the football match

.She is reading a book

.Jo and David are driving now

 

سوالی کردن زمان Present Continuous

 

برای سوالی کردن زمان حال استمراری فعل To Be را به اول جمله می بریم و بعد فاعل را می نویسیم و بقیه جمله را بدون تغییر می نویسیم.

آموزش سوالی کردن زمان حال استمراری

 

?Are you watching TV

.Yes, I am. I am watching a movie

.Is she studying for her exam

.No, she isn’t. She is talking on the phone

?Are they cooking

.Yes, they are all cooking dinner for the guests

?Is it working properly

.No, it isn’t. it is not working properly

?Is she driving

.No, she isn’t. She is not driving now

 

کاربرد زمان حال استمراری در زمان انگلیسی

 

 

  1. برای بیان کار ها و اتفاقات و فعالیت هایی که هم اکنون در حال وقوع هستند.

.Now you are learning Present Continuous tense

.I am teaching English now

  1. برای Arrangement اشاره به آینده.

 

.Next week I am visiting my doctor

.They are getting married next month

 

  1. برای بیان اتفاقات و کار های رایج در که به تازگی رایج شده اند.

 

.A lot of people are immigrating to Canada nowadays

.It is getting colder these days

 

  1. کار هایی که به صورت عمومی بیان می شوند و یا نزدیک به زمان حال اتفاق می افتند و یا برای کار های موقتی.

?What are you doing these days

.Well, I am learning English. Also I am working in a company

. I am working in Asalouye now, but sooner or later I will come back to Tehran

  1. برای بیان کار هایی که روی نرو شما هستند.

 

.She is nagging all the time that’s why I am getting divorced

.He is always lying to me, that is the reason why I hate him

 

نکات مهم در استفاده از زمان Present Continuous

 

  1. افعال Non-Action، ING  نمی گیرند.

 

.I believe he is a nice boy

.I have a car

حتما مقاله افعال Non-Action را مطالعه نمایید.

 

  1. اگر فعلی به e ختم شود برای اضافه کردن ing آن را حذف می کنیم.

Argue = Arguing

Love = Loving

Agree = Agreeing

نکته: افعال Age, dye, singe از این قاعده مستثنا هستند.

Age = Ageing

Dye = Dyeing

Singe = Singeing

 

  1. اگر فعل تک بخشی باید و به حرف بی صدا ختم شود قبل آن حرف با صدا باشد، حرف بی صدای آخر ان را دو برابر می کنیم

Run = Running

Stop = Stopping

Hit = Hitting

 

  1. افعال دو بخشی ویا بیشتری که به حرف بی صدا ختم می شوند و در سیلاب اخرشان حرف با صدا وجود دارد و استرس کلمه روی سیلاب اخر انها باشد، حرف بی صدای آخر را دو برابر می کنیم.

Admit = Admitting

Begin = Beginning

شرطی نوع صفر

جملات شرطی (بخش اول: شرطی نوع صفر و اول)

همانطور که از اسمشان پیداست، جملات شرطی در مورد شرط‌هایی صحبت می‌کنند که در صورت وقوع آنها، اتفاق دیگری (پیامد) نیز رخ خواهد داد. در واقع، با استفاده از جملات شرطی قصد داریم در مورد رابطه‌ی علت و معلولی دو رویداد صحبت کنیم.

یک جمله‌ی شرطی کامل دارای دو بخش است: عبارت شرط (If clause)، و عبارت پیامد (Consequence).

If I had more time (If clause), I would learn a new language (Consequence).

بسته به نوع جمله‌ی شرطی‌ای که استفاده می‌کنیم، زمان به کار رفته در عبارت شرط و پیامد متفاوت است.
در ضمن، در صورتی که بخواهیم عدم وقوع پیامدی را در صورت اتفاق افتادن شرط ذکر کنیم، به جای If از واژه ی Unless استفاده می کنیم. به عبارت دیگر، استفاده از Unless معنای جمله ی شرطی را وارونه می کند.

If you study hard, you will pass your exams.
(اگر خوب درس بخونی، امتحان‌هات رو پاس میکنی)

Unless you study hard, you will fail your exams.
(امتحان‌هات رو میفتی، مگر اینکه درس بخونی)

نهایتاً، عبارت شرط یا پیامد هر یک می توانند در ابتدای جمله ی شرط به کار روند، اما در صورتی که ابتدا از عبارت شرط استفاده کنیم، آن گاه باید پس از آن ویرگول (,) به کار رود.

If you heat ice, it melts.
Ice melts if you heat it.

جملات شرطی دارای پنج حالت می باشند: شرطی نوع صفر/محض (Zero/Real Conditional)، نوع اول (Conditional #1)، نوع دوم (Conditional #2)، نوع سوم (Conditional #3)، و نوع ترکیبی (Mixed Conditional).

در جملات شرطی، بخش اول ، با جملات شرطی نوع صفر و یک آشنا خواهیم شد. وجه مشترک این دو نوع جمله ی شرطی در واقعی بودن آن هاست، بدین معنی که احتمال رخ دادن آن ها وجود دارد.

شرطی نوع صفر / محض (Zero Conditional)

شرطی نوع صفر در مواقعی به کار گرفته می شود که زمان شرط اکنون یا همیشه بوده و شرط ذکر شده واقعی و انجام پذیر است. این نوع شرط معمولاً برای توصیف حقایق کلی، واقعیات علمی، یا هر چیزی که همیشه صحت داشته باشد استفاده میگردند.

If you heat water to 100 degrees, it boils.
If you don’t exercise, you gain weight.

زمان به کار رفته در شرطی نوع صفر، چه در عبارت شرط و چه در پیامد حال ساده (Simple Present) است، گرچه می توان از حال استمراری (Present Continuous) نیز استفاده کرد.

Snakes bite if they get scared.
I eat at home if my mom is cooking dinner.

در چنین شرطی، می توان If را با When جابجا کرد، بدون آنکه در معنی جمله تغییری حاصل شود.

I usually take an umbrella when/if it rains.

شرطی نوع اول (Conditional #1)

شرطی نوع اول برای توصیف شرایطی به کار می رود که در آن احتمال رخ دادن پیامد در آینده وجود دارد، اما قطعیت ندارد. یعنی بر خلاف شرطی محض که پیامد حتماً رخ می‌داد، در شرطی نوع اول این امکان نیز وجود دارد که پیامد رخ ندهد – هر چند اعتقاد خود گوینده این است که احتمال رخ دادن آن وجود دارد. کاربرد رایج این نوع جملات شرطی در هشدار دادن است.

If you don’t hurry, you will miss the bus. (اگه عجله نکنی، از اتوبوس جا میمونی)
If he is late again, we will have to go without him. (اگه دوباره دیر بیاد، مجبوریم بدون اون بریم)

زمان به کار رفته در شرطی نوع اول، در عبارت شرط «ساده» (اکثراً حال ساده – Present Simple) است. اما در عبارت پیامد، از Will استفاده می کنیم. البته باید ذکر کرد که به جای Will می توان دیگر افعال Modal (مثل may, should, can و دیگر موارد) را نیز به کار گرفت.

We will stay at home if it snows.
If I have time, I‘ll finish that letter.
If you drop that glass, it might break.

در آخر، لازم به ذکر است که در عبارت پیامد، می توان از جملات دستوری نیز استفاده نمود:

If you go to the class tomorrow, tell the teacher that I’m sick.

 

در بخش های بعدی در مورد انواع جملات شرطی دیگر نیز صحبت خواهیم کرد.

 

?If you make friends with yourself you will never be alone
?اگر با خودتان دوست شوید هرگز تنها نخواهید شد.

 

?وقتی یه خبر خوش میشنوید , در جواب میتونید این عبارتا رو بگید :

?۷ Phrases for Responding to Good News :

?Congratulations!
☺️تبریک میگم

?That’s great!
☺️عالیه

?How wonderful!
☺️چقدر عالی

?Awesome!
☺️فوق‌العاده س

?I’m so happy for you!
☺️من خیلی برات خوشحالم

?Good luck
☺️موفق باشی!

?I’m super glad to hear that.

☺️خیلی خوشحالم که این رو شنیدم.

 

Use Of Few and A Few? 
Few has negative and A few has positive meaning.

Example :
I have few friends.
Practically it means no friends.

I have a few friends.

Practically it means a small number of friends.

 

Idioms?
Idioms combination of words that has a figurative meaning .Meaning Of Idioms cannot be understood by refering an english dictionary.

For example, ” easygoing “An English dictionary would explain that “easy ” means simple, not difficult “, and that ” going ” means traveling from one place to another. Thus you could literally translate easygoing as meaning the path from one place to another is not complicated or physically far, by adding together these dictionary meanings. But this interpretation is NOT CORRECT. Idiomatically, we mean that such a person’s personality is warm, friendly, pleasant, and helpful.

Examples:
A piece of cake
Meaning: Easy, simple to do, no difficulties.
A drop in the ocean
Meaning: A very small part of something.

Idioms and Their Meanings.
Absence makes the heart grow fonder
Meaning: You love a person more when they are away.
Et tu, Brutus?
Meaning: Apparently the last words of Julius Caesar.
Brand spanking new
Meaning: A new or unused object.
Break a leg
Meaning: To wish good luck.
Cat bird seat
Meaning: To be a vantage point.
Chew the fat
Meaning: To talk about unimportant things.
Clear as bell
Meaning: To be understood clearly.
Cold Turkey
Meaning: To quit something abruptly and experience severe withdrawal symptoms.

Use Of ‘Little’ and ‘A Little’?
Liitle means ‘hardly any’ and it has a negative meaning.

Example :
There is little water in the jug.
Practically it means no water.

A Liitle means ‘some, but not much’ and it has a positive meaning.

Example :
There is a little water in the jug.
Practically it means some water

تقویت لیسنینگ چرا و چگونه؟

اولین بار که یک انگلیسی زبان در مقابلتون شروع به صحبت کرد رو به یاد دارید؟

یا اولین بار که یک فیلم زبان اصلی (انگلیسی) رو بدون زیرنویس دیدید؟

چه احساسی داشتید؟ سردرگم شدید؟ بعد از این که یادگیری زبان رو شروع کردید و یک مقدار زبان یاد گرفتید چطور؟ باز هم سردرگم بودید؟

همین حالا، با هر سطح زبانی که دارید اگر به یک مکالمه واقعی (مکالمه‌ای که برای آموزش تولید نشده باشد) گوش کنید، چه احساسی خواهید داشت؟

به نظر شما بین دو مهارت Reading و Listening (شنیداری) کدام سطح دشورای بالاتری دارد؟ یا بهتر بگم، برای شما درک کدام دشوارتر است؟

اکثر دانشجویان در جواب این سوال، listening رو انتخاب می‌کنند و همیشه دنبال تقویت Listening خود هستند.

 روش های تقویت مهارت شنیداری یا Listening

مهارت listening یکی از پر استرس‌ترین بخش‌های آزمون‌های مختلف محسوب میشه و اکثر افراد در مواجهه با افراد انگلیسی زبان، همواره نگران این هستند که متوجه منظور طرف مقابل نشده و در مقابل نتوانند جواب مناسبی بدهند. از طرفی لهجه‌های مختلف و نحوه و سرعت حرف زدن افراد کار را از این هم مشکل‌تر می‌کند.

همیشه سر کلاس دانشجویان از استاد درخواست دارند تا روش‌هایی رو با دانشجویان به اشتراک بگذارند که بتوانند به واسطه آنان مهارت Listening خود را تقویت کنید، به همین دلیل امروز تصمیم گرفتم تا با معرفی ۵ روش جذاب، تقویت شنیداری یا لیسنینگ را به شما آموزش دهیم.

یکی از دلایلی که دانشجویان در بخش Listening نمره کمی می‌گیرند این است که آنان با نحوه انجام یک آزمون Listening آگاهی ندارند.

به نظر شما بهتر است که همزمان با پخش فایل صوتی سوالات را مطالعه و پیش برویم؟ به چه بخش‌هایی باید گوش بدهیم؟ آیا باید تمام جملات را درک و ترجمه کنیم؟

پاسخ این سوالات را در بخش‌های بعدی مطرح خواهم کرد.

پیش از این که بحث اصلی و پنج قدم تقویت مهارت شنیداری رو با هم پیش ببریم، لازم است که چند پیش نیاز برای تقویت Listening را مطرح کنم.

برای تقویت مهارت لیسنینگ خود، واقعا گوش کنید

واقعا گوش کردن یعنی چه؟ چرا گوش دادن واقعی منجر به تقویت مهارت Listening شما می‌شود؟ بهتر است جواب این سوال را با پاسخ به سوال دیگری مطرح کنم، در واقع، واقعا گوش نکردن یعنی این که تمام تمرکز شما بر روی فایل صوتی در حال پخش و برگه امتحانی نباشد.

برای مثال زمانی که مشغول رانندگی هستید یا این که در حال شستن ظروف آشپزخانه هستید و همزمان رادیو انگلیسی در حال پخش است و یا در حال گوش کردن به جدیدترین آهنگ‌های انگلیسی زبان هستید، در واقع شما واقعا گوش نمی‌کنید.

اجازه دهید تا با یک نمونه این مسئله را واضح‌تر بیان کنیم، فرض کنید که شما یک زن خانه‌دار و در حالِ آشپزی هستید، در همین حال برنامه رادیوییِ مورد علاقه‌تان را گوش می‌کنید که به زبان شیرین فارسی در حال پخش است، حال اگر در پایان آشپزی و در پایان برنامه ، یک سری سوال در مورد مواردی که در برنامه مطرح شده بود در مقابل شما قرار دهند،

families-in-english

در این مقاله با یکی از مهمترین موضوعاتی که در مکالمات روزمره و بعد از آشناییها درباره آن صحبت می شود، (یعنی روابط فامیلی و خانوادگی به زبان انگلیسی) آشنا می شویم. معمولا در مکالمات و ارتباط هایی که بین دو نفر ایجاد می شود نسبت های فامیلی بین افراد فامیل و خانواده هر دو طرف یکی از صحبت های مهم و کاربردی است. بخاطر اهمیت زیاد این موضوع مقاله ای کامل راجع به انواع روابط فامیلی و خانوادگی به زبان انگلیسی و مکالمات مربوط به آن برای شما آماده کرده ایم.

انواع روابط فامیلی

۱- روابط نسبی:

۲- روابط سببی، که خودش به دو قسمت تقسیم می شود.

الف: روابط بعد از ازدواج و به واسطه قانون

ب: بعد از ازدواج و طلاق، و ازدواج مجدد

روابط نسبی: روابطی که هنگام تولد وجود دارند، یا بعد از آن بصورت محدود ایجاد می شوند.

Grandparents

پدربزرگ و مادر بزرگ

A: Grandmother

مادربزرگ

Grandma

عزیز / ننه جان

B: Grandfather

آقاجون

Grandpa

پدربزرگ

Parents

والدین

A: mother

مادر

Mom

مامان

B: Father

پدر

Dad

بابا

Sister

خواهر / آبجی

Brother

برادر

Aunt

خاله / عمه / زندایی / زن عمو

Uncle

دایی / عمو / شوهر خاله / شوهر عمه

Cousin

دختر دایی / دختر خاله / دختر عمو / دختر عمه / پسر دایی / پسر خاله / پسر عمو / پسر عمه

دایره لغت بیشتر

Grandson

نوه (پسر)

Granddaughter

نوه (دختر)

Grandchild / Grandchildren

نوه / نوه ها

نکته: به کسانی که بصورت عمومی و در عروسی خودشان عروس و داماد هستند از کلمات (bride) و (groom) استفاده می کنیم، ولی از کلمات (Daughter-in-law) و (Son-in-law) برای اشاره به کسانی استفاده می کنیم که می دانیم عروس و داماد چه کسی هستند.

روابط سببی: به واسطه ازدواج

Mother-in-law

مادر شوهر / مادر خانوم

Father-in-law

پدر شوهر / پدر خانم

Sister-in-law

خوار شوهر / خواهر خانم / جاری / زن برادر خانم

Brother-in-law

برادر شوهر / برادر خانم / باجناق / شوهر خوار شوهر

Wife

همسر / زن

Husband

شوهر

Daughter

دختر

Son

پسر

نکته: هر چند از کلمات (daughter) و (son) برای اشاره به دختر کسی که معلوم است استفاده میکنیم، ولی وقتی که درباره دختر خودمان حرف میزنیم، می توانیم بجای کلمه (daughter) از کلمه (girl) استفاده کنیم و بجای کلمه (son) هم از کلمه (boy) استفاده کنیم. در حال عمومی که نمی دانیم آن بچه دختر یا پسر بچه چه کسی است، از کلمات (girl) و (boy) استفاده می کنیم.

Niece

دخترِ برادر / دختر خواهر

Nephew

پسر خواهر / پسر برادر

دایره لغات بیشتر

Daughter-in-law

عروس

Son-in-law

داماد

روابط سببی: به واسطه طلاق و ازدواج مجدد

عبارت های کاربردی

Married couple

زوج متأهل

Divorced couple

زوج طلاق گرفته

Single mother

مادر تنها (خانم مطلقه)

Single father

پدر تنها

Remarried

ازدواج مجدد کردن

روابط بعد از طلاق و ازدواج مجدد

Stepfather

شوهر مادر (نا پدری)

Stepmother

زن پدر (نا مادری)

Stepsister

نا خواهری

Stepbrother

نا برادری

Half sister

خواهر ناتنی: بعد از ازدواج مجدد پدر یا مادر بدنیا آمده.

Half brother

برادر ناتنی: بعد از ازدواج مجدد پدر یا مادر بدنیا آمده.

دایره لغت بیشتر

Siblings

خواهر و برادر

Ex-wife / Former wife

زن سابق

Ex-husband / Former husband

شوهر سابق

Stepdaughter

دختر خوانده

Widow

زن بیوه

Widower

مرد زن مرده

روش های صحبت درباره روابط خانوادگی و فامیلی به زبان انگلیسی

پرسدن و جواب دادن درباره روابط افراد، نسبت به فردی که گوینده و شنونده می شناسند.

مثال:

۱-

Who is Jane?

جِین کیه؟

She is Jack`s mother.

مادر جکه.

۲-

Who is Michel?

مایکل کیه؟

He is Jenifer`s husband.

شوهر جنیفره.

پرسیدن و گفتن رابطه بین دو نفر

مثال:

۱-

What`s the relationship between Mary and David.

رابطه بین ماری و دیوید چیه؟

They are siblings.

خواهر برادرند.

۲-

What`s the relationship between Tom and Lisa.

رابطه بین تام و لیزا چیه؟

They are stepfather and stepdaughter.

ناپدری و دختر خوانده اند.

پرسیدن و گفتن درباره نسبت هایی، که نمی دانیم به چه کسی نسبت داده می شود.

مثال:

۱-

Who is Kim`s half sister?

خواهرن ناتنی لیزا کیه؟

Ana is.

آناست.

۲-

Who is Heal`s mother in law?

مادر شوهر هیل کیه؟

Susan is.

سوزانه.

یک پیشنهاد: برای تسلط کامل به این مطلب می توانید روابط دیگر فامیلی را با روابط اشاره شده در مثالها جابجا کنید، و جملات شخصی خودتان را بسازید. سعی کنید جملات شخصی خودتان را هم چند بار تکرار کنید تا ملکه ذهن شما شوند. بعد از این کار و برای کاربردی تر شدن تسلط خودتان می توانید این روابط را درباره اعضای خانواده و فامیل خودتان بسازید.

مطلب آخر: اگر از شما خواسته شد که درباره خصوصیات افرادی که معرفی می کنید، صحبت کنید باید آنها را توصیف کنید. برای این کار می توانید مقاله توصیف افراد به زبان انگلیسی را مطالعه کنید که بصورت کامل در این باره صحبت کرده است.

انواع ضمایر در گرامر زبان انگلیسی به همراه مثالهای کاربردی

ضمایر در گرامر زبان انگلیسی

ضمایر در گرامر زبان انگلیسی

کتاب ضمایر در گرامر زبان انگلیسی pdf  ضمایر در گرامر زبان انگلیسی چه هست ؟ ضمیر فاعلی , ضمیر ملکی , ضمیر مفعولی و … ضمایر در گرامر زبان انگلیسی چند نوع هستند ؟ جدول ضمیر و ضمایر در گرامر زبان انگلیسی, ضمایر اول شخص , دوم و سوم شخص چه هست. ضمایر انگلیسی آقا و خانم و حیوان و اشیا چه تفاوتی میکنند ؟ این ها بخشی از سوالاتی است که شما عزیزان از ما پرسیده اید و امروز میخوایم به اونها پاسخ بدیم . در دنباله درسهای گرامیری که با هم داشتیم . امروز تصمیم گرفتیم بنا بر درخواست تعدادی از دوستان زبان آموز در زمینه ضمیر و ضمایر در گرامر زبان انگلیسی مقاله ای رو منتشر کنیم . اولین نکته اینکه این مقاله به زودی خیلی کاملتر میشه و میشه گفت یه جور خلاصه هست الان این. سعی میکنیم در همین پست سریع و خشن هم مطالب اصلی رو بگیم و اگه وقت شد در یک ویدئو کامل کامل توضیح ضمایر در گرامر زبان انگلیسی رو براتون داشته باشیم .

ضمایر اشاره در زبان انگلیسی

Demonstrative Pronouns

ضمایر اشاره در زبان انگلیسی به دو دسته نزدیک و دور تقسیم می‌شوند و بسیار پرکاربرد هستند. این درس شما را با انواع ضمایر اشاره و کاربردهایشان آشنا می‌کند.

ضمایر اشاره (demonstrative pronouns) همانطور که از اسم‌شان پیداست برای اشاره کردن به چیزی یا گاهی اوقات به شخصی استفاده می‌شود. این ضمایر در زبان انگلیسی شامل this (اشاره به چیز مفرد نزدیک)، that (اشاره به چیز مفرد دور)، these (اشاره به چیزهای نزدیک) و those (اشاره به چیزهای دور) هستند. جملاتی که با این ضمایر ساخته می‌شوند، همیشه سوم شخص هستند.

ضمایر اشاره نزدیک

this و these به معنای “این” و “اینها” ضمایر اشاره نزدیک هستند که برای اشاره به اشیا یا افراد نزدیک استفاده می‌شوند. در انگلیسی کاربردهای مختلفی دارند که در ادامه با چند تا از این کاربردها آشنا می‌شویم:
۱٫ برای صحبت کردن راجع به افراد یا اشیای نزدیک. به مثال‌های زیر توجه کنید:

This is a nice cup of tea.

این یک فنجان چای خوش‌طعم است.

Whose shoes are these?

اینها کفش‌های کیست؟

۲٫ برای معرفی کردن اشخاص به دیگران برای اولین بار. به مثال‌های زیر توجه کنید:

This is Janet.

این “جنت” است.

These are my friends, John and Michael.

اینها دوستان من هستند، “جان” و “مایکل”.

توجه کنید

دقت کنید که برای معرفی اشخاص باید برای هر کدام از اشخاص از ضمیر اشاره استفاده کنیم، یعنی نمی‌توانیم با یک ضمیر اشاره دو نفر را معرفی کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید:

These are John and Michael. (نادرست)

این مثال به این دلیل نادرست است که برای اشاره به افراد از ضمیر اشاره these استفاده کرده است

This is John and this is Michael. (درست)

۳٫ برای معرفی خود پشت تلفن. به مثال زیر توجه کنید:

Hello, this is David, Can I speak to Sally?

الو، “دیوید” هستم، می‌توانم با “سالی” صحبت کنم؟

ضمایر اشاره دور

that و those به معنای “آن” و “آنها” ضمایر اشاره دور هستند که برای اشاره به اشیا و افراد دور استفاده می‌شود. در انگلیسی کاربردهای مختلفی دارند که در ادامه با چند تا از این کاربردها آشنا می‌شویم:

۱٫ برای اشاره به اشیا و افراد دور. به مثال‌های زیر توجه کنید:

This is our house, and that’s Rebecca’s house over there.

این خانه ماست، و آن طرف خانه “ربکا” است.

Those are very expensive shoes.

آنها کفش‌های بسیار گران قیمتی هستند.

۲٫ استفاده از that برای اشاره به حرف یا کاری در گذشته یا حال. در زبان فارسی معمولا در این کاربرد that را ترجمه نمی‌کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید:

A: Shall we go to the cinema?

چطور است به سینما برویم؟

B: Yes, that’s a good idea.

آره، فکر خوبی است.

A: I’ve got a new job.

من شغل جدیدی پیدا کرده‌ام.

B: That’s great.

عالی است.

A: I’m very tired.

من خیلی خسته‌ام.

B: Why is that?

دلیلش چیست؟

جدول ضمایر اشاره

در جدول زیر می‌توانید ضمایر اشاره در زبان انگلیسی را با معادل‌هایشان در فارسی مشاهده کنید:

مفرد جمع
نزدیک this these
دور that those

توجه

در زبان انگلیسی ضمیر اشاره هم از لحاظ دوری و نزدیکی و هم از نظر مفرد و جمع بودن تابع اسم خود است اما در زبان فارسی تنها از لحاظ دوری و نزدیکی تابع هم هستند. یعنی در زبان فارسی اگر اسم جمع هم باشد ضمیر اشاره مفرد استفاده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

These shoes are black.

این کفش‌ها مشکی هستند.

همانطور که دیدید با این که ضمیر اشاره در انگلیسی جمع نزدیک بود اما در فارسی مفرد نزدیک ترجمه شد.

انواع افعال بی قاعده

این افعال در زبان انگلیسی اساسا سه نوع هستند:

نوع اول: افعال بی قاعده ای که سه شکل آنها یکسان است. برای مثال:

cut (بریدن) → cut → cut
put (قرار دادن) → put → put
read (خواندن) → read → read


نوع دوم: فعل های بی قاعده ای که دو قسمت آنها یکسان است. مانند:

sit (نشستن) → sat → sat
run (دویدن) → ran → run
say (گفتن) → said → said


نوع سوم: فعل های بی قاعده ای که سه شکل متفاوت دارند. مثال:

drink (نوشیدن) → drank → drunk
sing (آواز خواندن) → sang → sung
write (نوشتن) → wrote → written


لیست افعال بی قاعده پرکاربرد

در جدول زیر پر کاربردترین افعال بی قاعده را مشاهده میکنید.

نکته مهم: برخی از فعل ها هم بصورت بی قاعده و هم بصورت افعال با قاعده به کار میروند. یعنی هم ed میگیرند و هم شکل آنها تغییر میکند. این افعال در جدول زیر با رنگ آبی مشخص شده اند.

معنی قسمت سوم قسمت دوم فعل
بلند شدن arisen arose arise
بیدار کردن / شدن awoken awoke awake
بودن been was / were be
حمل کردن / تحمل کردن born(e) bore bear
زدن beaten beat beat
شدن become became become
شروع کردن begun began begin
خم کردن / شدن bent bent bend
شزط بستن bet bet bet
به هم بستن bound bound bind
گاز گرفتن bitten bit bite
خونریزی کردن bled bled bleed
وزیدن blown blew blow
شکستن broken broke break
پرورش دادن bred bred breed
آوردن brought brought bring
پخش کردن broadcast broadcast broadcast
ساختن built built build
سوزاندن burnt / burned burnt / burned burn
منفجر شدن burst burst burst
خریدن bought bought buy
گرفتن caught caught catch
انتخاب کردن chosen chose choose
چسبیدن clung clung cling
آمدن come came come
قیمت داشتن cost cost cost
خزیدن crept crept creep
بریدن cut cut cut
داد و ستد داشتن dealt dealt deal
کندن dug dug dig
انجام دادن done did do
نقاشی کردن drawn drew draw
خواب دیدن dreamt / dreamed dreamt / dreamed dream
نوشیدن drunk drank drink
رانندگی کردن driven drove drive
خوردن eaten ate eat
افتادن fallen fell fall
غذا دادن fed fed feed
احساس کردن felt felt feel
جنگیدن fought fought fight
پیدا کردن found found find
پرواز کردن flown flew fly
ممنوع کردن forbidden forbade forbid
فراموش کردن forgotten forgot forget
بخشیدن forgiven forgave forgive
منجمد کردن / یخ زدن frozen froze freeze
تهیه کردن / شدن gotten got get
دادن given gave give
رفتن gone went go
خرد کردن ground ground grind
رشد کردن / پرورش دادن grown grew grow
آویزان کردن hung hung hang
داشتن had had have
شنیدن heard heard hear
مخفی کردن hidden hid hide
زدن hit hit hit
نگه داشتن / برگزار کردن held held hold
صدمه زدن hurt hurt hurt
نگهداری کردن kept kept keep
زانو زدن knelt knelt kneel
دانستن / شناختن known knew know
قرار دادن laid laid lay
راهنمایی کردن led led lead
تکیه دادن / خم شدن leant / leaned leant / leaned lean
یاد گرفتن learnt / learned learnt / learned learn
ترک کردن left left leave
قرض دادن lent lent lend
دراز کشیدن lain lay lie (in bed)
دروغ گفتن lied lied lie
روشن کردن lit / lighted lit / lighted light
از دست دادن lost lost lose
درست کردن / مجبور کردن made made make
ممکن بودن might may
معنی دادن meant meant mean
ملاقات کردن met met meet
چیدن mown / moved mowed mow
چیره شدن overtaken owertooke overtake
پرداخت کردن paid paid pay
قرار دادن put put put
خواندن read read read
راندن ridden rode ride
زنگ زدن rung rang ring
بالا رفتن / طلوع کردن risen rose rise
دویدن run ran run
اره کردن sawn / sawed sawed saw
گفتن said said say
دیدن seen saw see
فروختن sold sold sell
فرستادن sent sent send
تنظیم کردن / غروب کردن set set set
دوختن sewn / sewed sewed sew
لرزاندن / لرزیدن shaken shook shake
بیرون ریختن shed shed shed
درخشیدن shone shone shine
شلیک کردن shot shot shoot
نمایش دادن shown showed show
کوچک شدن shrunk shrank shrink
بستن shut shut shut
آواز خواندن sung sang sing
غرق شدن sunk sank sink
نشستن sat sat sit
خوابیدن slept slept sleep
سُر خودن slid slid slide
بوییدن smelt smelt smell
بذر افشانی کردن sown / sowed sowed sow
صحبت کردن spoken spoke speak
هجی کردن spelt / spelled spelt / spelled spell
خرج کردن / گذراندن spent spent spend
افشا کردن spilt / spilled spilt / spilled spill
تُف کردن spat spat spit
گستردن/پخش شدن spread spread spread
ایستادن stood stood stand
دزدیدن stolen stole steal
چسباندن / چسبیدن stuck stuck stick
نیش زدن stung stung sting
بوی بد دادن stunk stank stink
ضربه زدن struck struck strike
قسم خوردن sworn swore swear
جارو کردن swept swept sweep
باد کردن / متورم شدن swollen / swelled swelled swell
شنا کردن swum swam swim
تاب خوردن swung swung swing
گرفتن taken took take
درس دادن taught taught teach
پاره کردن torn tore tear
گفتن told told tell
فکر کردن thought thought think
پرتاب کردن thrown threw throw
فهمیدن understood understood understand
بیدار کردن waken woke wake
پوشیدن worn wore wear
گریه کردن wept wept weep
برنده شدن won won win
کوک کردن / شدن wound wound wind
نوشتن written wrote write

 

به مدیریت آقای مصطفی زیرکی (کارشناس ارشد آموزش زبان انگلیسی)

 

اموزشگاه زبان , آموزشگاه زبان کودکان , تدریس خصوصی زبان ,