اول :غیر از استعدادهای فطری و طبیعی :برای یک نفر وکیل دادگستری استعداد سخنوری و فصاحت و بلاغت در بیان خیلی کمتر از انچه تصور می رود لازم و ضروری است برای آنکه وکیل بتواند حرف خود را به قاضب بفهماند و به او بقبولاند کافی است که در گفتار خود دقیق و ساده و صدیق و با علاقه و با حرارت باشد و افکار و عقاید خود را با وضوح کامل و به شکل پسندیدیه و جالب و موثری بیان نماید به خصوص با مستمع دانشمند و فاضلی چون قضات دادگستری و با زبان غنی و روان و زیبایی چون زبان فارسی . قدرت استدلال قدرت تخیل و ابتکار .قالیت استنتاج . داشتن طبع نقاد و نرمش و گسترش فکرو. قریحه روان شناسی نیز علاوه بر استعداد طبیعی لازمه وکیل دادگستری است.
دوم : انجام وظیفه غالبا مستلزم جسارت و شجاعت و شهامت خاص است .بعضا وکیل مجبور می شود تا در مقابل تصمیم یکی از مقامات به اعتراض بر خیزد یا در مقابل افکار عمومی ایستادگی کند و مخالفت نماید وکیل باید آنقدر شهامت اخلاقی داشته باشد که از هیچ چیز نهراسد و وظیفه خود را هرچند مخاطره آمیز باشد بدون تشویش و تردید و تزلزل انجام دهد و افتخار استقلال فکر و آزادی دفاع را که از خصوصیات وکالت دادگستری است برای خود کسب نماید.
سوم : اطلاعات عمومی و حقوقی :البته نباید توقع داشت که وکیل در کلیه علوم وفنون دنیای امروز تبحر داشته و صاحب نظر باشد لکن باید سعی کند که لااقل معلومات کافی در ادبیات و هنر و فلسفه و جامعه شناسی و تاریخ و علوم بدست اورد . باید پذیرفت که گاهی نقل یک بیت شعر تاثیرش بیشتر از استناد به ماده و قانون و رویه قضایی است . باید با کمال تواضع بفهماند آنچه مطرح می کند همه می دانند و فقط به قصد یاد آوری و نتیجه گیری ناچار به تذکر آن شده است اطلاعات عمومی باید با مطالعات حقوقی تکمیل و ترکیب شود.
چهارم :قدرت کار : وکالت دادگستری مستلزم ان است که وکیل تمام وجودش را وقف آن کند .وی ممکن است ساعتها برای یک جلسه نیاز به مطالعه و کار داشته باشد . هرقدر که دفتر وی منظم باشد باز هم ممکن است که نیاز به کار بیشتر باشد ووی باید بتواند این خستگی مداوم و طولانی را به جان خریده و با کوشش و پشتکار و تلاش بیشتر معروفیت خود را حفظ نماید
پنجم :وقت شناسی : در رابطه با موکل باید کاملا وقت شناس بوده ملاقات هاییکه با موکل تعیین می کند به موقع حاضر شود.
ششم: ایجاد روابط دوستی و آشنایی : بهترین چیز برای وکیل آن است که از طریق محبت و نزاکت و ظرافت برای خود موکلینی فراهم نماید و از طریق دوستی موکلین خود را حفظ نماید.
هفتم : عشق و علاقه به شغل وکالت کسی می تواند شکستهای پی در پی و پرکار و پرمشقت وکالت را تحمل کند که عاشق و دلداده این شغل باشد . چه رضایت خاطری بالاتر از اینکه وکیلی بتواند در پرونده مهم و مورد علاقه اش حکمی به نفع موکل خود بدست اورد و مورد اطمینان دادرس پرونده واقع شده باشد. وقتی وکیل می تواند از افتخار و احترام و رضایت مخصوص به وکالت دادگستری بهره مند گردد که خود او به این شغل و این مقام احترام بگذارد وو برای آن ارزش قایل باشد.
منبع: www.tebyan.net